زوج درمانی - فاطمه چهری
یکی از مراجعات شایع به متخصصان بهداشت روانی مشکلات مربوط به ازدواج و روابط عاطفی است اغلب خانوادهدرمانگران عمدتا با زوجها کار میکنند و اصطلاح "زوج درمانی" به تدریج جایگزین اصطلاح قدیمیتر"ازدواج درمانی" میشود.
زوج درمانی ممکن است بوسیله روانپزشکان، روانشناسان، مددکاران اجتماعی بالینی، پرستاران روانپزشکی، مشاوران روحانی، و خانوادهدرمانگرانی که دورههای مخصوص این کار را دیدهاند و تحت نظارت برای انجام آن تعلیم یافتهاند، انجام شود.
بسمه تعالی
گردآورنده:
فاطمه چهری
دانشجوی کاردانی مددکاری
دانشگاه علمی کاربردی بنیاد شهید و امور ایثارگران
آدرس ایمیل:
Fatemeh.chehri83@gmail.com
استاد مربوطه:
سرکار خانم جلیلیان
چکیده
یکی از مراجعات شایع به متخصصان بهداشت روانی مشکلات مربوط به ازدواج و روابط عاطفی است اغلب خانوادهدرمانگران عمدتا با زوجها کار میکنند و اصطلاح "زوج درمانی" به تدریج جایگزین اصطلاح قدیمیتر"ازدواج درمانی" میشود.
زوج درمانی ممکن است بوسیله روانپزشکان، روانشناسان، مددکاران اجتماعی بالینی، پرستاران روانپزشکی، مشاوران روحانی، و خانوادهدرمانگرانی که دورههای مخصوص این کار را دیدهاند و تحت نظارت برای انجام آن تعلیم یافتهاند، انجام شود.
فرض درمانگری که در این حوزه کار میکند این است که ناراحتی و ناشادمانی که یک زوج با آن روبهرو هستند، چیزی بیش از مشکلات و علائم شخصی آنهاست. زوجی که به درمانگر مراجعه کردهاند ممکن است در مورد فاصلهگیری عاطفی، نزاع بر سر قدرت، اشکال در ارتباط برقرار کردن، حسادت، خیانت و عدم ارضای جنسی و خشونت شکایت داشته باشند. درمانگر به زوج کمک میکند که زندگی مشترکشان را مورد بررسی قرار دهند و تصمیم بگیرند که چه تغییراتی لازم است. آنها سعی میکنند سوءتفاهمهای دوجانبه، انتظارات غیرمعقول، و تصورات بیاننشدهای که باعث تداوم تعارض میان آن دو میشود را برطرف کنند.
ما در این مقاله ضمن معرفی اجمالی زوج درمانی به بررسی شیوه های زوج درمانی می پردازم و در پایان مقاله پرسش و پاسخ هایی در مورد زوج درمانی را مطرح می کنیم.
کلمات کلیدی:
خانواده/ زوج درمانی/ شیوه های زوج درمانی
مقدمه
زوج درمانی راهی است برای حل کردن مشکلات و کشمکش های زوج هایی که خود به تنهایی قادر به حل مشکلاتشان نیستند.فرایند زوج درمانی شامل یک زن و شوهر و یک فرد آموزش دیده و متخصص در این زمینه می باشد که در خصوص احساسات و افکارشان بحث می کنند. هدف در زوج درمانی کمک به زنان و مردان است تا همدیگر را بهتر درک کنند و اگر تصمیم دارند و یا می خواهند که تغییر کنند، به آنها کمک شود تا به خواسته و هدفشان برسند.
سیستمها و الگوهای خانوادگی
نظریه "سیستمهای خانواده" زمانی نظریه غالب در این حوزه بود و هنوز هم به عنوان یک راهنمای کلی برای زوجدرمانگرها تاثیرگذار است. این نظریه بر الگوهای ارتباط، کنش و واکنش که محیط خانواده را ایجاد و تقویت میکنند، تاکید دارند.
در یک زوج ناشاد، این سیستم در برابر تغییرات مقاومت میکند، زیرا به یک تعادل ناسازگارانه رسیده است، درست به همان صورتی که علائم شخصی ممکن است در برابر تغییرات مقاومت کنند، زیرا باعث میشوند تعادل عاطفی فرد حفظ شود. زوج ممکن است به طور ناآگاهانه قواعدی برای خودشان گذاشته باشند که درست عمل نمیکند. درمانگر به زوج کمک میکند که از وجود این قواعد و الگوها آشنا شوند تا بتوانند آنها را تغییر دهند.
هنگامی که دو نفر به خوبی چه به صورت کلامی و چه غیرکلامی، ارتباط برقرار نمیکنند، هر یک از آنها ممکن است فکر کند که طرف مقابلش اصول معینی را پذیرفته است، در حالی که این طور نیست. برای مثال شوهر فکر میکند زنش پذیرفته است که او تا هر زمانی که فکر میکند ضروری است، میتواند سر کار بماند، اما زن فکر میکند که شوهرش بدون اظهار این مسئله، پذیرفته است که در هنگام شام در خانه باشد. این وعدههای اظهارنشده سوءتفاهمانگیز که ناشی از مشکل ارتباطی طرفین است، ممکن است امور جنسی، وضعیت مالی خانواده یا تعداد فرزندان را در برگیرد.
درمانگرانی که بر اساس نظریه سیستمهای خانواده عمل میکنند، اغلب از مفهومی به نام "پیوند دوسویه" استفاده میکنند، موقعیتی که هنگامی ایجاد میشود که طرفین یک زوج پیامهای متناقض به هم میفرستند - پیامی که آن را بیان میکند و پیام متناقضی که از طریق ارتباط خاموش عاطفی اظهار میکنند. زوج اگر بخواهند تا رابطه خود را حفظ کنند، نباید این تناقض را بپذیرند یا به مقاصد پنهانی آن پاسخ دهند. درمان بر اساس نظریه سیستمهای خانواده برای آشکار کردن و حل کردن مشکلاتی از این نوع طراحی شده است.
زوجدرمانی رفتاری
رفتاردرمانی زوجها سه نوع کمک را برای آنها فراهم میکند: تبادل رفتاری، تعلیم دادن ارتباط، و آموزش مشکلگشایی.
در تبادل رفتاری، به هر یک از زوجین کمک میشود تا یک تغییر مطلوب در رفتار طرف مقابل را تعیین کند و طرفین موافقت میکنند با یکدیگر همکاری دوجانبه داشته باشند. درمانگر آنها را تشویق میکند تا آخر به این تعهد خود وفادار بمانند و نسبت به هم احترام نشان دهند. تعلیم ارتباط به زوج نشان میدهد تا چگونه به حساسیت به یکدیگر گوش دهند و نیازهایشان را بدون اتهام زدن به یکدیگر بیان کنند. در آموزش مشکلگشایی، زوج یاد میگیرند چگونه موضوعاتی را که تعارض ایجاد میکنند، شناسایی کنند، راهحلهای اختصاصی را پیدا کنند، به مذاکره بپردازند و مصالحه کنند.
بسیاری از رفتاردرمانگرها همچنین تلاش دارند طریقه واکنش نشان دادن زوجین به رفتار نامطلوب را پاسخ دهند. آنها ممکن است از شیوه بازسازی شناختی استفاده کنند – که در آن شیوه تفسیر هر یک از طرفین از رفتارهای طرف مقابل تغییر داده میشود. زوجین میآموزند که از کلماتی مانند "همیشه" و "هرگز" استفاده نکنند، پیش از متهم کردن دیگری شواهد را بررسی کنند، و عواقب زندگی بر اساس فرضیاتی پوشیده که به درستی آنها اطمینانی نیست، را مورد ملاحظه مجدد قرار دهند
زوجدرمانی با تمرکز عاطفی
نوع دیگری از درمان که از رواندرمانی مراجع- محور کارل راجرز و نیز از نظریه سیستمهای خانواده الهام میگیرد، و بیش از رفتار بر عواطف متمرکز میشود. درمانگر به زوج کمک میکند که تا به عنوان پیششرط درمان، عواطفی را که تعارض آنها را برمیانگیزد،شناسایی کنند تا بتوانند الگوهای رفتاری دردسرآفرین را متوقف کنند. آنها آسیبپذیریهایشان بیان میکنند و احساسات پذیرفتهنشدهشان را بروز میدهند، بعد موقعیت آنها در پرتو این احساسات مورد بررسی مجدد قرار میگیرد تا راهحلهای جدیدی به دست آید.
اغلب حل مشکل زوج به قطع کردن یا رهایی از الگوهای یا چرخههای پاسخ انعطافناپذیر منوط میشود. برای مثال یک طرف خشمگین، منتقد و شکایتگر با یک الگوی مداوما تکرار شونده، با طرف مقابلی که حالت تدافعی و انزواجو دارد، مواجه میشود. درمانگر به طرف عصبانی کمک میکند تا ناتوانیاش در مورد ارتباط برقرار کردن به صورت غیرتهاجمی- به گوش دادن به نگرانیهای طرف مقابل و پاسخ دادن به آنها با حمایت- را درک کند.
زوجدرمان روانپویشی
درمانگرهای روانپویشی معتقدند شیوهای که زوجهای بزرگسال با یکدیگر رفتار میکند، به شدن تحت تاثیر الگوهایی است که در دوران کودکی آنها تثبیت شده است - درسهایی که اغلب به صورت ناخودآگاه در خانوادهای که در آن بزرگ شدهاند به آنها آموخته شده است. درمانگر بر امیال ناخودآگاه و واکنش های دفاعی که آنها نیز عمدتا ناخودآگاه هستند، تاکید دارد. واکنشهای دفاعی مانع ابراز کامل این امیال میشوند یا آنها را به سوی دیگر منحرف میکنند.
زوجدرمانگران روانپویشی توجه خاصی بر "همانندسازی فرافکنانه"- یک واکنش دفاعی که شامل نسبت دادن امیال و تکانههای خود شما به طرف مقابلتان و رفتار کردن به نحوی به پاسخهایی را برانگیزد که شما متقاعد کند این نسبتدادن درست است.
شوهری که نمیتواندت وابستگی و ضعف خود را تحمل کند و با انعطافناپذیری و سلطهجویی به عنوان بیانی از قدرت سعی میکند به جبران مفرط این خصوصیت خود بپردازد. این رفتار شوهر ممکن است به رفتار وابسته و انفعالی در همسرش بینجامد- که او میتواند هم همذاتپنداری کند و در عین حال از آن احساس تلخکامی کند.
به عقیده رواندرمانگران روانپویشی، چنین الگوهای مکملی اغلب از روابط دوران کودکی با والدین سرچشمه میگیرد.
در زوجدرمانی چه اتفاقی میافتد؟
زوجدرمانی، گونهای از رواندرمانی است که در آن، فرد آموزشدیده بر اساس تعارضاتی که بین زوجین وجود دارد، در مسیری حرکت میکند که به اهداف خود مبنی بر حل مشکلات زوجین دست یابد....
زوجدرمانی گونههای زیادی دارد اما فصل مشترک آنها در اینجاست که آشفتگی رفتاری و عاطفی میان زوجین را تخفیف دهد و الگوهای غیرانطباقی و ناسازگارانه رفتارشان را تعدیل کند و در نهایت آنها را آماده کند که رشد و تکامل شخصیتی را به دست آورند. زوجدرمانی انواع و اقسام دارد که به چهار نوع آن اشاره میکنم. اول نوع فردی است، یعنی هرکدام از زوجین میتوانند به تنهایی به درمانگر خاصی مراجعه کنند و با آموزش و تمرین مهارتهای زندگی شخصی و اجتماعی زندگی کردن اصولی را میآموزند. در زوجدرمانی فردی امکان این وجود داردکه درمانگر یک نفر باشد اما در جلسات متفاوت و جداگانه با هر یک از زوجین کار کند. نوع بعدی، مشترک، حالتی است که یک یا دو درمانگر به اتفاق هم طرفین ازدواج را در جلسات مشترک درمان میکنند. پیشنهاد میشود حتما درمانگرها از دو جنس مخالف باشند که چهار نفری که در جلسه مشترک حضور دارند حالت کوبل را داشته باشند و بتوانند دو به دو از جنس مخالف با هم صحبت کنند. بعضی از کلینیکها این درمان چهار نفره را هنوز برای درمانهای خاصی به کار میبرند که میتواند به ویژه در درمان اختلالات جنسی، سودمند باشد.
البته در هر جایی این شیوه درمانی کارآمد نیست چون دو درمانگر باید خیلی با هم هماهنگ باشند. زوجدرمانی گروهی نوع دیگری است که زن و شوهر یا یکی از آنها به اتفاق زوجهای دیگر در جلساتی مینشینند. در این جلسات کوشش بر آن است که چهار زوج (۸ نفر) به علاوه دو درمانگر بنشینند و مسایل زندگی را بررسی کنند و ببینند هر کدام از زوجین با چه گروهی همانندسازی میکنند. بر اساس پشتیبانی که آنها از سایر اعضای گروه میکنند و همدلی با آنها، تعارضات موجود توسط درمانگران کشف میشود. افراد ناخودآگاه خود را میشناسند و بازخوردهای مثبت و منفی که از گروه میگیرند موجب تعدیل رفتارشان میشود. نوع چهارم، درمان ترکیبی است که همه این گونهها با هم ترکیب میشود. در این حالت درمانگر بر اساس شتابی که به درمان میدهد تصمیم میگیرد کدام روشها را همزمان به کار ببندد. این نوع بسیار مورد استفاده قرار میگیرد.
بهطور کلی هر جا مشکلی به وجود آید زوجدرمانی میتواند به کار گرفته شود. گاهی فقط یک مشکل خاص وجود دارد که مساله مشاوره ازدواج از آن دست است. گاهی بچه خانواده درس نمیخواند و به خاطر این مشکل باید تحلیل شود که علت کجاست. بعضی اوقات تربیت بچه اشکال داشته و حالا که او دچار سوءمصرف مواد شده است، میخواهیم بررسی کنیم چگونه میتوانیم مشکل را از بین ببریم. این مثالها موارد محدودی از زوجدرمانی است اما به طور کلی در تمام مشکلات ارتباطی طرفین ازدواج که همسران را از هم دور میکند و تمام جاهایی که ترس و هراس و اندوه شدیدی در انجام تکالیف زناشویی وجود دارد، این شیوه درمانی مفید است. گاهی ریشه این تعارض در روابط جنسی است. گاهی در به دوش گرفتن مسوولیتهای اجتماعی یا اقتصادی از سوی یکی از زوجها و گاهی هم به دلیل رفتارهای والدگری ریاست مابانه یکی از طرفین به هر حال هر هیجان غیرمنطقی و یا ابراز غیرمنطقی برخی از هیجانها میتواند از ضروریات انجام این درمان (زوج درمانی) باشد.
اگر درمانگر درست عمل کند تعارضات موجود میان زوجین از بین میرود و به آنها کمک میکند حتی به رشد شخصیتی فردی هم برسند. اساس زوج درمانی همین است که شما ضمن شناخت شخصیت همسرتان ویژگیهای پنهان و نیمهپنهان شخصیت خودتان را هم بشناسید و به رشد خود کمک کنید، یعنی صرفنظر از نتیجه حاصل زوج درمانی باید این رشد شخصیتی در طرفین پس از پایان درمان دیده شود. امکان دارد آن پدیده طلایی در این درمان دیده نشود. به هر حال این درمان هم مانند هر درمانی مثل جراحی امکان دارد نتیجه مطلوب را نگیرد و توصیه به جدایی زوجین کنیم اما آن نکته مهم یعنی تکمیل شناخت افراد از خودشان باید اتفاق بیفتد.
اگر درمانگر ببیند ماندن زوجین در کنار هم و بچهدار شدنشان آنها آثار مخرب زیادی را به روح و روان آنها وارد میکند، واقعبینانه با هر دو صحبت میکند و طلاق را پیشنهاد میدهد. حتی میتوانند جلسات طلاقدرمانی، در راستای جدایی داشته باشند و با کمک درمانگر یاد بگیرند چهطور دشواریهای متارکه اعم از رفتار با دیگران، جدا کردن مالشان، حضانت بچه و غیره را انجام دهند، بدون آنکه لطمه جدی و ویرانگر غیرقابل جبرانی را به هم بزنند. اینکه آنها یاد بگیرند کارکرد خانواده سالم را حتی پس از طلاق حفظ کنند، میتوانند به رشد سالم و همه جانبه بچهها کمک کنند و از عوارض روانی طلاق روی بچهها و یا خودکشی آنها، افسردگی و اضطراب و پناه بردن آنها به سوءمصرف مواد بکاهند. پیشنهاد میشود قبل از طلاق قطعی، دو نفر مدت ۴ تا ۶ ماه را در شرایط واقعی طلاق، دور از هم، زندگی کنند (بدون اینکه به هم SMS بزنند، با هم صحبت کنند و غیره) و تجربه کنند که یک طلاق دایمی چگونه است و آیا باید رو به آن حرکت کنند یا باید زندگیشان را از نو بسازند و پایههای آن را محکمتر کنند؟
پرسش و پاسخ هایی در مورد زوج درمانی
آیا بچه ها در زوج درمانی شرکت دارند؟
- خیر. زوج درمانی فقط زن و شوهر را در بر می گیرد. بچه ها به درجات مختلف در معرض مشکلات زناشویی قرار می گیرند. آنها ممکن است سراسیمه و نگران شوند و مشکلاتی از خود بروز دهند که خود این کمک می کند به بهتر شدن روابط زناشویی یا این که بتوانند بیشتر به بچه ها توجه کرده و به آنها کمک کنند.
البته درمانی که در آن والدین و بچه ها هر دو شرکت داشته باشند، خانواده درمانی نامیده می شود که بر روی روابط بین اعضای خانواده تأکید دارد تا این که فقط بر روی زوج ها کار کند. البته ممکن است در بعضی موارد بحث ها به سوی مسایل زناشویی کشیده شود که در اینجا والدین باید مراقب باشند تا بچه ها مورد بی توجهی قرار نگیرند.
معمولاً چه قبیل مشکلاتی را مردم نزد زوج درمان ها می برند؟
- مشکلات هر زوجی متفاوت است. ولی بیشترین مشکلات و شکایات رایج عبارتند از:
الف) کاهش رابطه یا ارتباط کلامی
ب) بحث و جدل های همیشگی
ج) برآورده نشدن نیازهای عاطفی و احساسی
د) نگرانی های مالی
هـ) تضاد و اختلاف نظر بر سر بچه ها
این مشکلات در هر ارتباط زناشویی، مهم هستند. اغلب زوج ها به دنبال کمک می گردند برای این که آنها اگر بخواهند خود مشکلات خود را حل کنند نتیجه ای جز ناکامی و ناامیدی نخواهد داشت. بعضی از زوج ها خواهان کمک در زمینه بحران های زناشویی هستند مانند فقدان ظاهری محبت در خانواده یا رابطه نامشروع یکی از زوج ها با فرد دیگری، یا اتفاقات غم انگیزی مانند بیماری و یا مرگ یکی از اعضای خانواده.
تراپیت یا درمانگرها چه کاری انجام می دهند؟
- درمانگر ها نفر سومی هستند که به مشکلات زوج ها گوش می دهند تا این که آنها افکار و احساسات خود را بیان کنند و همچنین به آنها کمک شود تا زمینه مشکلات و مسایل خود را روشن و معین کنند.
درمانگرهای شروع می کنند با:
۱) مشکلات و این که زن و شوهر آنها را چگونه می بینند؟
۲) تاریخچه ای از ارتباطات خود
۳) و تاریخچه زندگی فردی هر کدام از طرفین (زوج ها)
این کار، درمانگر راقادر می کند تا تفاهم بیشتری را برقرار سازد و ارزیابی های خود از موقعیت را به بحث بگذارد و بالاخره، راهکارها و نوع درمان را مشخص کرده و پیشنهاد دهد. درمانگر ممکن است مانند یک آرام بخش عمل کند به گونه ای که کوشش کند تا کج فهمی ها و سوءتفاهم ها در روابط بین زن و شوهر مشخص شود که نتیجه این امر، نگاه جدیدی است که آنها به رفتار و احساسات خود پیدا می کنند تا بتوانند مشکلات خود را راحت تر حل کنند.
نگرانی های رایج در مورد زوج درمانی
من فکر می کنم مشکلات شخصی ام موجب تنش در زندگیمان می شود، آیا من به تنهایی باید از یک درمانگر کمک بگیرم یا هر دو با هم؟
- مشکلات شخصی مانند اعتماد به نفس پایین، بیماری، استرس کاری و غیره... بر روی شریک زندگی و روابط بین آنها تأثیر می گذارد. پس معمولاً بهتر است هر دو زوج در جست وجوی کمک برآیند تا این که هر زوج قادر شود، مشکلات زوج دیگر را درک کند و درمانگر نیز مشکلات را از هر دو دیدگاه بشنود و بررسی کند و سپس وی می تواند درمان فردی یا زوج درمانی را پیشنهاد دهد.
اگر من به کمک احتیاج داشته باشم، به این معنی است که من دیوانه یا روانی ام؟
- جست وجوی کمک برای مشکلات شخصی یا مشکلات زناشویی به معنی بیماری های روانی نیست. آن به معنی بالغ شدن و یا آماده شدن برای اداره کردن مسایل و مشکلات است، که اگر بدون حل باقی بماند ممکن است به استرس های قوی تر و یا از هم پاشیدن زندگی منجر شود.
اگر همسر من رفتن پیش درمانگر را رد کرد، من چه باید بکنم؟
- زوج ها معمولاً باید همدیگر را به مشارکت تشویق کنند حتی اگر در گذشته مخالف بوده و رد کرده اند. موافقت و تفاهم بر سر رفتن نزد درمانگر می بایست به گونه ای از طرف همسر احساس شود که یعنی «تو درست می گویی و من تقصیر دارم» به ویژه اگر پیشنهاد طوری باشد که او را عصبانی می کند. استرس و نگرانی شما در مورد زندگی و روابطتتان، همسرتان را به فکر وا می دارد. اگر یکی از دو زوج احساس کند که مسأله جدی است در صدد گرفتن کمک برمی آید.
آیا این که ما نیاز به زوج درمانی داریم، به این معنی است که زندگی ما از هم پاشیده است و روابط ما قطع شده است؟
- خیر، در جست وجوی کمک برآمدن نشانه شکست نیست. بهتر است قبل از این که مشکلات بزرگتر شوند، تقاضای کمک کنیم. که نتیجه آن بستگی به یک سری عوامل دارد. ۲ عامل مهم در این زمینه:
۱) چقدر و تا چه اندازه زوج ها حاضرند بر روی مشکلاتشان کار کنند؟
۲) روابط درست برای آنها تا چه اندازه ای مهم است؟
آیا زوج درمانی همیشه موفق است؟
- جواب این سؤال بستگی به این دارد که (موفقیت) چگونه تعریف شود و دیگر این که هدف از اقدام به زوج درمانی چیست؟
که هر کدام از این عوامل بستگی به زوج ها و موقعیت دارد. زوج درمانی اغلب به زوج ها کمک می کند تا این که آنها بتوانند روابط بین خود را بهبود بخشند و به طور کلی، انگیزه برای تغییر کردن به هر دو زوج نیاز دارد. اگر تغییرات ایجاد شده نتواند نیازهای هر دو طرف را برآورده سازد، زوج درمانی ممکن است وسیله ای باشد برای پایان بخشیدن به این روابط به گونه ای که برای آنها و فرزندانشان مخرب نباشد.
آیا درمانگر ارزش ها و عقاید مرا درک خواهد کرد؟
- درمانگرها برای احترام گذاشتن به ارزش های دیگران، آموزش دیده اند ؛نه هرگز عقایدشان را به دیگری تحمیل می کنند و نه در کارشان قضاوت می کنند. به هر حال مشکلات و مسایل زوج ها آنقدر پیچیده است که در بعضی موارد درمانگر نتواند مفهوم آنها را درک کند. در این صورت است که لازم می شود بر روی مسایل و ارزش ها بین زوج ها و درمانگر کار شود. شما ممکن است پیشنهاد و یا اظهار نظر یک درمانگر را به عنوان یک قضاوت در نظر بگیرید در حالی که ممکن است اصلاً چنین منظوری نداشته باشد. پس در این گونه شرایط شما باید موضوع را مستقیماً با خود درمانگر مطرح کنید.
آیا من باید همه چیز را در مورد خودم، بازگو کنم؟ در غیر این صورت آیا درمان فایده ای خواهد داشت؟
- بسیار مهم است که شما در مورد احساسات و مسایل و مشکلات خود صادق باشید و این که چگونه مسایل را بازگو کنید که در مورد آن بشود بحث کرد، بسیار مهم است. احتیاط، استتار و راحت بودن، کمک خواهد کرد به این که افراد مشکلات خود را مطرح کنند. درمانگر سوءتفاهم ها و کج فهمی هایی که ممکن است به وجود آید را تصحیح می کند و به زوج ها برای تداوم صحبت کردن با یکدیگر کمک می کند.
بعضی از احساسات عمیقاً شخصی هستند و افراد برای بحث کردن در مورد آنها، راحت نیستند. مطرح کردن مطالب محرمانه همیشه ضروری نیست. بعضی از مسایل هستند که تأثیر خاصی بر روی روابط ندارند ولی بعضی مطالب دیگر هستند که راه بحث کردن را سد می کنند.
شما می بایست، ارزیابی کردن مسایل مهم در روابط تان را به دقت تمرین کنید. اگر دلیلی برای بیان نکردن احساسات خود داشتید در مورد آن با درمانگر خود صحبت کنید.
آیا اطلاعاتی را که من بازگو می کنم می تواند علیه من در دادگاه استفاده شود؟
- زوج درمان ها ممکن است به ندرت و به طور خیلی استثنایی توسط دادگاه ها برای شهادت دادن و تحت شرایط معینی احضار شوند، ولی اطلاعات و مسایلی که در زوج درمانی مطرح می شود به طور کلی محرمانه هستند، به جز در یک سری موارد خاص.اما اگر شما سؤال یا نگرانی در این زمینه دارید حتماً با درمانگر یا وکیل خود در مورد آن صحبت کنید.
درمانگر چگونه خواهد فهمید که روابط ما به پایان رسیده است و یا ما به بن بست رسیده ایم؟
- این بخشی از وظیفه درمانگر است که یک موقعیت را تشخیص دهد ولی او نمی تواند تصمیمی در این زمینه بگیرد. زیرا این مسأله مربوط به هر دو زوج است که بخواهند ادامه زندگی بدهند و یا خیر؟
با این حال رسیدن به بن بست یا انسداد به این معنی نیست که درمان دیگر نمی تواند ادامه پیدا کند و یا دیگر امیدی به آینده نیست. چه بسا که بعضی از این انسدادها می تواند مورد حلاجی قرار گرفته و منتج به منافع قابل ملاحظه ای گردد.
● آیا ممکن است درمانگر مرا مقصر و گناهکار بشمرد؟
- هیچ شخصی به تنهایی مسئول تمام مشکلات زناشویی نیست. شما ممکن است احساس گناه کنید و یا در طی دوران درمان انگشت نما شوید و یا برعکس و حتی بفهمید که همسرتان مثل شما فکر می کرده، شگفت زده شوید، تمام این تجارت بخشی از مراحل درمان می باشد و باید در مورد آن بحث کنید.
● ما می توانیم درمانگر های مختلفی را تجربه کنیم تا شخص مورد نظر را پیدا کنیم؟
- این مهم است که به درمانگر یک فرصت کافی داده شود تا بتواند کمک کند. این جریان ممکن است دردناک باشد و خیلی مهم است که بین مسأله مورد نظر و درمانگر تمیز داده شود. اگر یک زوج درمانگر خود راضی نباشند، می بایست خیلی باز در مورد این مسأله صحبت کنند. زیرا راحت نبودن با درمانگر ممکن است منجر به یک تجربه درمانی بد شود. در ضمن در مورد مشکلات قبلی خود حتماً در اولین وهله با درمانگر جدید خود صحبت کنید.
معمولاً زوج درمانی چقدر طول می کشد؟
- مدت زمان این نوع درمان ها بستگی به درمانگر و شدت مشکل مورد نظر دارد .زوج درمانی ممکن است به یک یا ۲ جلسه تمام شود و یا این که ماه ها و سالها طول بکشد.
منابع و مأخذ |
1) سایت آفتاب قابل دسترس در آدرس زیر
2) ستوده، هدایت الله. (۱۳۸۵). آسیب شناسی اجتماعی. تهران: انتشارات آوای نور
3)وب سایت آموزشی خانواده نیلوفرانه قابل دسترس در آدرس زیر
4) http://2.persiantoday.org